از نظرگاه گفته شده، میتوان گفت متافیزیک مربوط است به درکی مستقیم از واقعیت، یا تشخیص و تصدیق مطلق و ربط ما به آن. به گفته شوان: «شرط آن که ما مطلق را تصدیق کنیم خود شرطی مطلق است؛ به انسان از آن حیث که انسان است مربوط میشود نه به انسان از آن حیث که در چنین و چنان شرایطی قرار داد. این که ما حقیقت را چون حق است میپذیریم و نه به هیچ دلیل دیگر، به سبب جنبهای اساسی از شأن انسانی و به ویژه به سبب جنبهای اساسی از آن قوه عاقلهای است که به "طوری از اطوار انسان که به دشواری بدست میآید" اشارت دارد.» بنابر این پذیرش متافیزیک یا ادارک و تصدیق مطلق، امری فطری است که در سرشت انسان به ودیعت نهاده شده، همچنان که ادراک نور جدای از دستگاه بینایی ما نیست. تنها کاری که انسان باید بکند این است که روی خود را به سوی منبع نور بگرداند. به سخن دیگر، حقانیت متافیزیک درخود آن مندرج است و جایگاه عقل استدلالی و منطق و جدل در آن، روی هم رفته فرعی است، چنان که شوان میگوید: «پذیرش حقایق متافیزیکی هرگز به این دلیل نیست که صرفاَ به لحاظ منطقی روشنند، بلکه به سبب آن است که به لحاظ وجود شناسی روشنند و روشنی منطقی آنها تنها نشانهای از این روشنی است که بر ذهن حک شده است.» بنابراین حصول شناخت و تمییز متافیزیکی بیشتر از طریق نظاره گری عقلانی (Contemplation) است تا استدلال پردازی منطقی. نظاره گری عقلانی عملکرد عقل شهودی است که حقایق متافیزیکی را از طریق مشاهده و رویت در مییابد، برخلاف استدلال پردازی که عملکرد عقل جزیی است. در این باره در بخش مربوط به قوای شناختی انسان توضیح بیشتری داده خواهد شد.
بررسی مغول بازاریابی شرکت های وابسته بازدید : 758
دوشنبه 28 ارديبهشت 1399 زمان : 5:23